♦همه چیز قبل از تولدم شروع شد♦

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

پست اول:

نمیدونم اسمشو شروع بزارم یا شیوع.اونجوری که من فهمیدم  از قبل از تولدم شروع شد. والدینم خیلی سختی کشیدن .اول زندگیشون پدرم مجبور بود خیلی سخت کارکنه تا خرجیمونو در بیاره .مادرمم خیلی جوون بود.

میدونید میگن یه بچه باید ۳۰سال قبل از تولدش تربیت بشه.فکر نمیکنم نیاز به توضیح داشته باشه .آره منظورشون پدر و مادر!

 

هر چیزی یه آدابی داره.سیع میرم سر اصل مطلب.منظورم بچه دار شدنه.حتی اگه از راه حلال هم باشه !  چون همه چیز از همون موقع یا شروع میشه یا شیوع

امیدوارم خیال نکنید من میخوام یه بحث تربیتی رو شروع کنم.نه! دارم زمینرو آماده میکنم تا یه چیزی رو که توی وجودمه بیرون بکشم.احساس میکنم قبل از من وجود داشته ولی نمیدونم چرا کنار روح من توی بدنم زندگی میکنه.

 

تاجایی که من فهمیدم   من از اون بچه هایی بودم که ناخواسته به دنیا اومدم.خیال بد نکنید.بچه دومم.ولی نمیدونم چرا یروز از دهن زنداییم که داشت با مادرم صحبت میکرد پرید بیرون .انگار تا فهمید من اونجام سریع حرفشو جمع و جور کرد. شایدچیزی بوده که من نباید میفهمیدم.فکر کنم پدر مادرم نمیخواستن من بدنیا بیام.آخه اونموقع وضع مالیمون خیلی خراب بود

 

 

♦همه چیز قبل از تولدم شروع شد♦...
ما را در سایت ♦همه چیز قبل از تولدم شروع شد♦ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی chizemakhfi بازدید : 328 تاريخ : يکشنبه 5 خرداد 1392 ساعت: 1:51